از خودت شروع کن، چه طور شد فوتبال را انتخاب کردي؟
به دليل حضور پدر در فوتبال، از کودکي به اين رشته علاقه بسياري داشتم. کمي که بزرگتر شدم همراه پدرم سرتمرين تيم ها حاضر مي شدم و کمي بعدتر براي ديدن بازيهاي پدرم به ورزشگاه مي رفتم. در حقيقت در خانه ما هميشه حرف از فوتبال است. فوتبال براي ما فقط يک ورزش نيست و به واقع، بخشي از زندگي روزمره ما به شمار مي رود. گاها من و تنها برادرم به همراه پدر و مادر ساعت ها مشغول تماشاي بازيهاي فوتبال مي شويم و بحث اصلي خانواده تحليل فوتبالي مي شود. البته پدرم هم هميشه مشوقم بوده و من با حمايت هاي هميشگي او پا به عرصه فوتبال و دروازه باني گذاشتم.

پس در خانه بحث هاي فوتبالي انجام مي دهيد!
حتما. من هميشه اشکالات فوتبالي ام را با پدرم در ميان مي گذارم و از راهنمايي هايش استفاده مي کنم البته بعضا کار از تحليل هاي فوتبال مي گذرد و به هواداري بعضي تيم ها مي رسد. (با خنده) خصوصا موقع بازي تيم هاي فوتبال بارسلونا و رئال مادريد که کار از بحث و گفتگو مي گذرد و تبديل به کل کل هاي فوتبالي مي شود.

چه جالب يعني هر دو، طرفدار يک تيم نيستيد؟
من و برادرم علي، طرفدار رئال هستيم و پدر و مادرم طرفدار بارسا. زماني که اين دو تيم با هم بازي دارند کل کلهاي فوتبالي ما شروع مي شود. لحظه اي که بارسا گل بزند پدرم به هوا مي پرد، تلوزيون را بغل مي کند، لباس تيم بارسا را روي تلوزيون پهن مي کند و زماني که رئال گل بزند من و برادرم سر از پا نمي شناسيم. خلاصه که در روز بازي اين دو تيم شور و شوق خاصي در خانه ما موج مي زند.

چه خانواده فوتبال دوستي! پس مادر هم فوتبالي است؟
بله. کلا خانه ما رنگ و بوي فوتبال دارد. عکس پدرم، کاسياس و بارتز هميشه به در و ديوار اتاق من آويخته شده و معمولا يک پاي همه چيز در خانه فوتبال است.

برادرت هم دروازه بان است؟
نه پدرم گفت براي خانواده ما دو دروازه بان کافي است، يا در پست ديگري مشغول شو و يا رشته ديگري انتخاب کن.